♠تنها♠
رفت گفت شاید روزی برگردد رفتنش مرا نمی آزارد شایدش است که درد ناک است.....
عجب تجارت ناشیانه ای بود آن همه نازی که من از تو خریدم.... خطش را عوض کرد من ماندم و "دوسددارم"هایی که هیچ وقت تحویل داده نشد....... شده ام مانند هیزم مصنوعی میسوزم ولی پایانی ندارم درد یعنی این.... رسیده ام به حس برگی که میداند باد از طرف بیاید سرانجامش افتادن است..... تک درختم سوخت با رفتنش جنگل رو میخوام چیکار بزار اونم بسوزه........ غمگینم همانند مورچه کارگری که هر شب با یاد ملکه میخوابد.......
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
Designer by : tools sky |